اینجا بدون من
پایگاه خبری تحلیلی کلام تازه | روزهای آخر ماه رمضان بود. اغلب عادت داشتم بعد از نماز صبح و خواندن قرآن از خانه بیرون بزنم و کمی پیادهروی کنم. آن روز هم طبق عادت در فضای سبز روبروی خانه در حال پیادهروی بودم. چهره مظلوم دخترکی با ساکی در دست توجه مرا به خود جلب کرد. دخترک با عجله پیادهرو را طی میکرد. استرس داشت و مدام پشت سرش را نگاه میکرد. گاهی هم کنار خیابان توقف میکرد تا بتواند تاکسی بگیرد. برایم جای تعجب داشت که این وقت صبح، دختری با ساکی در دست، اینجا چه میکند؟ کنجکاو شدم...