نقش مطبوعات در توسعه سیاسی
- شناسه خبر: 6768
- تاریخ و زمان ارسال: ۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۰۱
- نویسنده:
پایگاه خبری تحلیلی کلام تازه – محمد ملاکی | مطبوعات یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار برتحولات اجتماعی و سیاسی جوامع از زمان پیدایش تا به امروز بوده است. به عبارت دیگر ضرورتها و زمینه های شکل گیری مطبوعات و روزنامه ها نیازهای سیاسی جوامع بوده است.
نقش ارتباط جمعی در توسعه ملی از دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ به همراه مفهوم توسعه یکسره تغییر پیدا کرده است. سهم ارتباط جمعی درتوسعه محدود به دو حوزه است:
۱- فراهم نمودن اطلاعات فنی درباره مشکلات توسعه در پاسخ به درخواستهای محلی.
۲- توزیع اطلاعات درباره موفقیتهای توسعه خودجوش در گروههای محلی بطوری که گروههای مشابه بتوانند از تجارب آن بهره ببرند.
نظام سیاسی توسعه یافته بر ساخت و کارکرد مطبوعات تاثیر می گذارد
مطالعات و مقایسه تطبیقی بر روی کشورهای توسعه یافته بیانگر آن است که مطبوعات و توسعه سیاسی بر روی یکدیگر تأثیر متقابل دارند. نظام سیاسی توسعه یافته بر ساخت و کارکرد مطبوعات تأثیر می گذارند و متقابلاً مطبوعات نیز به عنوان مجرا و بستر تضارب آرا و عقاید در فراهم نمودن گفتگوی نقادانه، نقش موثری در ایجاد زمینه توسعه سیاسی ایفا می کنند. توسعه سیاسی به مشارکت روز افزون در سیاست، تحرک توده مردم به شناخت بیشتر افراد و گروهها نیازمند است. به عبارتی توسعه سیاسی دارای دوشرط اساسی است.
نخست اینکه مردم احساس کنند که جزئی از ملت هستند و توانایی اثر گذاری و تصمیمگیری در سرنوشتشان را دارند که در این خصوص، وسایل ارتباط جمعی از جمله مطبوعات می توانند به حمایت و تشویق مردم به مشارکت بپردازند.
دوم اینکه نهادهایی توسعه یابند که توانایی بیان و تشخیص منافع گروههای متفاوت و تبدیل آنها به برنامه های سازگار و اجرای خط مشی های مربوط را داشته باشند که در این زمینه لزوم ایجاد تشکلهای سیاسی و مدنی و مطبوعات مستقل به عنوان تریبون انتقال صداها و ایدههای گوناگون احساس می شود.
اگر در یک برداشت کلی، توسعه سیاسی را وجود کثرت، رقابت و مشارکت در جامعه بدانیم، رسانه ها ازجمله مطبوعات می توانند در بهوجود آوردن این شرایط و حفظ و تداوم آن نقش مؤثر ایفا کنند.
ایجاد رابطه دوسویه میان دولت و مردم
مطبوعات به عنوان یکی از کانالهای ارتباطی مهم و تأثیرگذار در ساخت سیاسی جوامع به شمار میآیند که در ایجاد و گسترش فضای توسعه یافته سیاسی میتوانند نقش آفرین باشند. ایجاد رابطه دوسویه میان دولت و مردم یکی از کارکردهای اصلی مطبوعات در روند توسعه سیاسی است. در این راستا مطبوعات می توانند از یک طرف دولتمردان را از نیازها، توقعات و انتقادات مردم مطلع سازند و از سوی دیگر مردم را از امکانات و محدودیتهای ملی آگاه ساخته و به توجیه و تفسیر تصمیمات گردانندگان سیاسی در محدوده قانون اساسی، عرف، ارزشها و سنت های فرهنگی بپردازند.
در ایجاد، ربط و گسترش نظام سیاسی متکثر و غیرمتمرکز، مطبوعات با توجه به انعکاس و ارائه مجموعه عقاید و باورهای متنوع و احیاناً متضاد، سهم اساسی ایفا میکنند. جامعه متکثر جامعه، جامعه تک صدا نیست بلکه صداها و گفتمانهای گوناگون با یکدیگر در گفت و شنود و رقابت اند و مطبوعات یکی از مهمترین مجاری و بسترهای چنین گفتگوهایی هستند و خود این تنوع گفتمان و دیالوگ، راه را بر رقابت و مشارکت فعالانه مردم می گشاید. اصل رقابت و مشارکت فعالانه توده ها از مزیت های نظامهای سیاسی متکثر است.
رقابت نشاط سیاسی میآورد. و از بیحسی و بیتفاوتی مردم جلوگیر می کند. مشارکت سیاسی، نمایانگر وظیفه شناسی و وفاداری افراد به نظام سیاسی است و مشروعیت و مقبولیت نظام سیاسی را افزایش می دهد. گذشته از آن جامعه کثرت گرا هم از نظر احساس همبستگی و امنیتی که به فرد میبخشد و هم از لحاظ ساخت قدرت، موجب ثبات سیاسی می شود.
احزاب، تشکل ها، انجمن ها و مطبوعات بستر و مجرای اصلی رقابت ایدئولوژیها میباشند اما زمانیکه جامعه فاقد تشکل های مدنی و سیاسی باشد، مطبوعات از طریق فراهم ساختن کانال مبادله آرا و ایدئولوژیهای گوناگون و ایجاد فضای عمومی بحث و گفتگو منجر به بوجودآمدن فضای مشارکت سیاسی می گردند.
بین مطبوعات و مجموعه عوامل و پدیده های اجتماعی دیگر، هم کنشی و ارتباط متقابل وجود دارد. دامنه فعالیتهای آزادانه مطبوعات، محدود به میزان قبض و بسط هایی است که درشرایط سیاسی و اجتماعی به وجود میآید. زیرا همچنان که مطبوعات میتوانند به ایجاد نظام سیاسی توسعه یافته و فضای باز و مشارکت آمیز کمک نمایند، متقابلاً ساختار سیاسی و نحوه توزیع قدرت درجامعه، برعملکرد و فعالیت آنها تأثیر میگذارد.
نقش موثر رسانه ها در پذیرش سیاست ها از سوی افکار عمومی
وجود یک نظام مردمی، پیش شرط لازم در موفقیت رسانه های همگانی درزمینه جلب مشارکت مردم است. اما این موفقیت درمرحله بعد مشروط به عواملی چون مدیریت و تخصص کارگزاران وسایل ارتباط جمعی، آگاهی آنان از دانش پیشرفته ارتباطی و نکات مهم دیگر است. اگر به مسئولان و کارکنان این رسانه ها آزادی بیشتر و اختیارات لازم داده شود، به علت تعالی ونزدیکی با مردم و شناخت بیشتر نیازها و امکانات محلی می توانند عامل بسیار مهمی در جلب مشارکت مردم دربرنامههای توسعه ملی باشند.
چراکه رسانه ها نقش تعیین کنندهای در پذیرش سیاست ها از سوی افکار عمومی دارند و اینکه افکار عمومی تا چه مقدار با اجرای سیاستها همراهی داشته باشند تا حد زیادی به نقش رسانهها وابسته است.
در حقیقت، پرسش اصلی این مقاله این است که: تلویزیون و مطبوعات در ایران کدام آموزههای فرهنگ سیاسی را به مخاطبان خود منتقل میکنند و آیا این آموزهها مخاطب را به سمت فرهنگ سیاسی مشارکتی رهنمون میسازد؟
به نظر می رسد در حال حاضر، تلویزیون و مطبوعات در ایران بیش از آنکه به تقویت آموزههای فرهنگ سیاسی مشارکتی، مانند حقوق شهروندی و مانند آن بپردازند، به گسترش آموزههای فرهنگ سیاسی تبعی پرداختهاند و از آنجا که به دلایل مختلف در کسب اعتماد مخاطبان خود موفقیت چندانی نداشتهاند، اندک آموزههای آنها که رنگ و بوی فرهنگ مشارکتی داشته است نیز از سوی مخاطب مورد توجه و استقبال چندانی قرار نگرفته است.