نقش کمرنگ نظارت بر حمل و نقل عمومی در روزگار کرونایی
- شناسه خبر: 8354
- تاریخ و زمان ارسال: ۳ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۳۷
- نویسنده:
کلام تازه – معصومه رفیعی فنود | اواسط اسفندماه بود و از شیوع ویروس کرونا در کشور کمتر از یک ماه میگذشت طبق روال روزهای دیگر برای انجام امور روزانهام سوار تاکسی شدم. اینکه در تاکسی، ۴ مسافر سوار میشدند اتفاقی عجیب نبود اما ضرورت فاصلهگذاری اجتماعی وجود ۴ مسافر همزمان در تاکسی را عقلانی نمیدانست. با خودم گفتم حتماً مسئولین مربوطه پیگیریها و اقدامات لازم را بر حمل و نقل عمومی در ایام کرونا انجام خواهند داد.
با وجود تمام توصیهها هنوز هم عدهای خطر کرونا را جدی نمیگیرند
یک ماه گذشت و دستورالعملهای بهداشتی مربوط به ناوگان حملونقل عمومی صادر شده بود. روزبهروز مردم با شنیدن اخبار مربوط به ویروس کرونا نگرانتر میشدند. اما بازهم رعایت نکردن موارد بهداشتی در برخی از تاکسیها و حتی اتوبوسهای بینشهری با شدت بیشتری، به دغدغه جدید و جدیتر این روزهای مردم گلبهار تبدیل گردید.
این روزها شاهد شیوع بیشتر کرونا در سطح کشور و شهرستان چناران هستیم. اعلام وضعیت زرد برای شهرستان، تذکرهای جدی مسئولین، توصیه و تأکیدهایی که به شغلهای پرخطر برای رعایت دستورالعملهای بهداشتی میشود را همهروزه میشنویم. اما به نظر میرسد هنوز هم عدهای هستند که این توصیهها را جدی نگرفته و خود را ملزم به انجام آنها نمیبینند و بالطبع جان خود و دیگران را به مخاطره میاندازند.
سوارکردن ۴ مسافر و عدم رعایت فاصلهگذاری اجتماعی
برای بررسی میزان رعایت توصیههای بهداشتی توسط شهروندان گلبهار، به سمت ایستگاههای تاکسی گلبهار راهی شدم. میان رانندگان تاکسی، افرادی بودند که خود را به رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی ملزم میدانستند و عدهای هم در کمال تأسف گویی کرونایی نیست و هیچ اتفاقی رخ نداده است.
آنچه بهوضوح مشهود بود سوار کردن ۴ مسافر و رعایت نکردن فاصلهگذاری اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی از سوی برخی از رانندگان تاکسی و از سوی دیگر عدم نظارت کافی ارگانهای مربوطه بر این موضوع موجب افزایش نگرانی مردم شده بود.
کمی آنطرفتر پسری را با لباس فرم مدرسه و دفتر و کتاب به همراه پدر پیرش دیدم، پدری که در صورتش خستگی نمایان بود و قصد داشت سوار تاکسی شود او به من گفت: «من کارگر سر گذر هستم و در این چند ماه بیکار بودم، شرمندهام که نتوانستهام برای پسرم که امسال پایه نهم است و انتخاب رشته دارد تلفن همراه تهیه کنم تا درسهایش را دنبال کند و پسرم برخلاف دوستانش که در این چند ماه به درس خواندنشان میپرداختند مجبور بود هرروز در کنار من و با تحمل گرمای خورشید سر گذر بنشیند تا ماشینی رد بشود و درخواست کارگر کند و او نیز کمک حال من باشد. آخر دیگر به تنهایی از عهده مخارج زندگی بر نمیآیم.»
با احساس اندوه فراوان به ادامه صحبتهایش گوش دادم او میگفت: «روزی از راننده درخواست کردم طبق قانون، یک مسافر کمتر سوار کند اما راننده گفت هزینه آن یک مسافر را شما بدهید تا ما تعداد مسافر کمتری سوار کنیم و من مجبور شدم پسرم را همراه با ناراحتی و نگرانی با همین شرایط راهی مدرسه کنم.»
چه کسی قرار است بر فعالیت تاکسیها در روزهای کرونایی نظارت کند؟
خانم دیگری که از وضع موجود ناراحت بود و عصبانی، رو به من کرد و گفت: «در این شرایط حاکم بر شهر و افزایش آمارهای کرونایی نظارت بر تاکسیها و اتوبوسهای بینشهری با چه روشهایی، توسط چه ارگانهایی و در چه زمانی قرار هست صورت بگیرد؟ شهرداری، امور حمل و نقل جادهای و شبکه بهداشت و درمان چه موقع قرار است اقدامی در این خصوص انجام بدهند؟»
«پس ما نان شبمان را از کجا بیاوریم؟» این صحبت یکی از رانندگان بود، او نیز با گلایهمندی گفت: اگر ما یک مسافر کمتر سوار کنیم، پول آنیک مسافر را که میخواهد بدهد؟ آیا شما میدهید؟ ما چه گناهی داریم؟ برای ما صرف نمیکند که یک مسافر کمتر سوار کنیم.
او میگفت: «ما ساعتها مقابل این آفتاب گرم مینشینیم تا شاید بعد از چند ساعتی مسافر بیاید، بعد میگویند همان چند مسافری هم که آمد سوار نکنید؟؟! اینطوری که مخارج زن و بچهمان را هم نمیتوانیم تهیه کنیم. آن قانون باید در مشهد اجرا شود که وضعیتش قرمز است نه در گلبهار که هیچ خبری نیست.»
گفتم «اگر رعایت نکنیم وضعیت زرد موجود براحتی و در چشم بهم زدنی قرمز خواهد شد و افسوس عدم رعایتش برای خودمان خواهد ماند.»
با ۳ مسافر، هزینه خرج ماشینمان هم در نمیآید
راننده دیگری گفت: «ما پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنیم و فضای داخل ماشینهایمان را ضدعفونی کرده و مسافری را بدون ماسک و دستکش سوار نمیکنیم چون سلامتی خودمان و همشهریانمان برایمان مهم است، اما قادر به سوار کردن یک مسافر کمتر نیستیم، چون باید بتوانیم حداقل هزینه خرج همین ماشینمان را در بیاوریم.»
دیگری میگفت: «آیا شما از هزینههای بالای قطعات خودرو خبردارید؟ آیا از قیمتهای بالای لاستیک اطلاع دارید؟ از قیمت لنت و یا یک تعویض روغن ساده چطور؟»
بعد از شنیدن همهی این سخنان، ناراحت و نگران در ایستگاه تاکسی نشستم مطالب را در ذهنم مرور کردم. یاد جملهای افتادم از یک مسئول: «هر تاکسی باید سه نفر مسافر سوار کند و باید بازرسان تاکسیرانی و شهرداری بر این موضوع نظارت کامل داشته باشند» اما گویا بازرس و مسئولی در کار نیست و …
از سوی دیگر اما بنظر میرسد دولت میبایست به نگرانیهای رانندگان وسایل حمل و نقل عمومی، علاوه بر اینکه در معرض خطر ابتلا به ویروس کرونا هستند و از لحاظ کسب درآمد نیز با کاهش مواجه شدهاند توجه بیشتری نماید.
لازم به تاکید و یادآوری نیست که اگر ما در منطقه و شهر خودمان دستورالعملهای بهداشتی را رعایت نکنیم و برایش ارزش و اهمیتی قائل نباشیم بهزودی وضعیت گلبهار و چناران قرمز خواهد شد و اگر چنین اتفاقی رخ دهد چیزی جز پشیمانی به همراه نخواهد داشت. کاش مسئولین در حوزه نظارت قبل از قرمز شدن وضعیت شهرمان فکری اساسی کنند..