عملکرد دولت در ترازوی انصاف مردم
- شناسه خبر: 36025
- تاریخ و زمان ارسال: ۱ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۳۶
- منبع: کلام تازه
- نویسنده: کلام تازه - حمیدرضا جعفری
اما با گذشت دو سال از عمر دولت جناب رئیسی و با توجه به آنچه در بطن جامعه در حال رخ دادن است، ورود صریح و شفاف به این مقوله همانند تکرار خاطرات تلخ، روح و روان مخاطبانی را که با انبوهی از مشکلات دست به گریبان هستند خواهد آزرد و برای اندک حامیان دولت هم جز تلخکامی ثمرهای نخواهد داشت و شاید این امر با توجه به شروع هفته دولت که باید به بیان دستاوردها و نه دستاوردسازیها پرداخت، چندان خوشایند نباشد.
با این تفاسیر شاید بهتر باشد مطلب را با مروری بر چگونگی ورود ابراهیم رئیسی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری، نگاهی به وعدههای انتخاباتی وی و با اشارهای گذرا به بایدها و نبایدها اختصاص دهیم و قضاوت را به مخاطب فهیم واگذار کنیم تا خود عملکرد دولت را در ترازوی انصاف بسنجد.
ورود به انتخابات با آگاهی کامل از شرایط کشور
نکته قابل تامل در خصوص ورود «ابراهیم رئیسی» به انتخابات، حضور وی در میان مسئولان ارشد قوه قضائیه از همان سالهای ابتدایی انقلاب و آگاهی کامل نسبت مسائل کشور است.
رئیسی در حالی قدم به انتخابات گذاشت که سالها عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس خبرگان رهبری و بیش از دو سال رئیس قوه قضائیه و همزمان عضو شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا بود و از جزئیات پیدا و پنهان مدیریت کشور اطلاع دقیق داشت.
اشاره به این امر به این لحاظ اهمیت دارد که بدانیم وعدههای انتخاباتی وی با توجه به اشراف کامل از وضعیت کشور مطرح شد و با این تفاسیر هیچ توجیهی برای عدم تحقق آنها از جمله مقصر جلوه دادن دولت قبل یا مشکلات خارجی و تحریمها نمیتواند به اقناع افکار عمومی منجر شود.
طبیعتا رئیسی با علم به مشکلات گذشته، داشتههای کشور و تواناییهای خود پا به این عرصه گذاشته چنان که تنها در مسئله اقتصاد، مدعی داشتن برنامهای هفتهزار صفحهای بود.
پشتوانهای بینظیر و حامیانی بیبدیل
سیاست یکدستسازی قدرت که اخیرا از سوی علی لاریجانی به خالصسازی تعبیر شده است، موضوع روشن و غیرقابل کتمانی است که از چند سال قبل در عرصه سیاسی کشور مطرح شد و بسیج قوای مقننه و قضائیه و همچنین دیگر نهادهای حاکمیتی را برای حمایت از دولت سیزدهم به همراه داشته که به جرات میتوان گفت کمتر دولتی پس از انقلاب از چنین امتیازی برای تحقق وعده های خود و بهبود شرایط به نفع مردم برخوردار بوده است و این خود نکته قابل تامل دیگری است که قضاوت در مورد عملکرد دولت را برای مخاطب راحتتر می کند.
به عبارت بهتر، دیگر نه از “هر ۹ روز یک بحران” که «سیدمحمد خاتمی» مدعی آن بود خبری بوده و هست و نه از ادعاهای دیگر روسای جمهور در خصوص نداشتن اختیارات لازم برای اداره کشور و عمل به وعده ها و نه اثری از سنگ اندازیهای منتقدان و مخالفان وجود داشته و دارد.
به تعبیر دیگر، ابر و باد و مه و خورشید و فلک برای موفقیت دولت سیزدهم به خط شده و مسیری هموار پیش پای ابراهیم رئیسی قرار داده بودند.
نعمتی به نام تحریم
یکی از دلایلی که «حسن روحانی» برای عدم موفقیت دولت خود به خصوص در سالهای پایانی و پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام مطرح میکرد، تحریمهای ظالمانه و کمرشکنی بود که اقتصاد کشور و روابط ایران با جامعه جهانی را با چالشی جدی مواجه ساخته بود، اما بسیاری از اطرافیان و همفکران ابراهیم رئیسی که اینک در مناصب مختلف قرار دارند، نه تنها تحریم را مانعی برای پیشرفت کشور نمیدانستند بلکه معتقد بودند که تحریم، نعمت است و نهایتا ۱۵ تا ۲۰ درصد میتواند در اقتصاد و مدیریت کشور تاثیر منفی بگذارد و حدود ۸۰ درصد مشکلات را به ضعف مدیران دولت قبل یا به تعبیر آقای زاکانی بیعرضگی و بی … آنان منتسب میکردند.
با این حساب تحریم هم نمیتوانست و نمیتواند به عنوان دلیلی برای عدم تحقق وعدههای رئیسی و دولت سیزدهم مطرح باشد ضمن اینکه این دولت بارها مدعی شده که رکورد فروش نفت و تجارت با کشورهای مختلف را شکسته و در دریافت ارز حاصل از مبادلات تجاری و فروش نفت هم مشکلی ندارد و قطار پیشرفت با سرعت در حال حرکت است.
مروری بر مهمترین وعدهها
به جرات میتوان گفت که وعدههای ابراهیم رئیسی در زمان انتخابات یک پکیج یا بسته کامل برای جلب توجه مردمی بود که تحت فشار مشکلات اقتصادی، دوران سختی را میگذراندند.
نصف کردن تورم و سپس تک رقمی شدن آن، ساخت سالانه یک میلیون مسکن، کاهش ۵۰ درصدی هزینه درمان، ایجاد یک میلیون شغل در سال، بهبود روابط با کشورهای پیرامونی، رفع تحریمها و احیای برجام، بهبود شرایط به نفع مردم، مخالفت صریح با فیلترینگ با اشاره به ۲ میلیون فالوور رئیس جمهور، تشکیل دولت فراگیر، ریشهکن شدن فقر مطلق، واکسیناسیون کرونا و کمک به آسیبدیدگان از کرونا، گشت ارشاد مدیران، تقویت ارزش پول ملی، رونق اقتصاد فضای مجازی، اصلاح نظام بانکی، حل فاصله طبقاتی و بیعدالتی با تغییر سیاستهای نادرست اقتصادی، کاهش حاشیهنشینی، ساماندهی بازار سرمایه، مدیریت بازار ارز، مقابله با انحصار در بازار خودرو، نگاه یکسان به همه مردم، رایگان شدن اینترنت برای سه دهک کم برخوردار جامعه و بسیاری از مطالب دیگری که با یک جستجوی ساده در اینترنت میتوان به لیست بلند آن دست یافت، وعدههایی بود که ابراهیم رئیسی آنها را دست یافتنی میدانست و عدم تحقق آنها در دولت قبل را نشانه ناکارآمدی و ضعف مدیران تلقی میکرد.
کجا ایستادهایم؟
مرور آمار و اخبار رسانههای رسمی کشور و شرایطی که هریک از ما ایرانیان در دو سال گذشته با آن رو به رو بودهایم و با تمام وجود آن را لمس کردهایم به حدی شفاف و صریح، وضعیت کشور و میزان کارآمدی دولتمردان و حامیان آنها را تبیین میکند که نیازی به تفسیر و توضیح بیشتر را زیادهگویی مینماید.
هریک از ما با توجه به میزان انصاف، اخلاقمداری و عدالت رفتاریمان و به دور از تعصبات جناحی و با دقت در آنچه در پیرامونمان می گذرد، میتوانیم کارآمدی دولت و درصد تحقق وعدهها را بسنجیم و میزان صداقت و درستی آنچه از طریق تریبونهای رسمی در هفته پیش رو که به عنوان هفته دولت نامگذاری شده، بیان میشود را دریابیم و آنگاه ببینیم در کجا ایستادهایم.
بایدها و نبایدها
با توجه به تجربه دو سال گذشته که بدون شک با عدم تحقق اکثر وعدهها، افزایش نارضایتیهای عمومی و کاهش محبوبیت رئیسجمهور همراه بوده، دولت سیزدهم نیازمند اقداماتی است که در بستر شجاعت پذیرش خطاها و اراده واقعی برای اصلاح اشتباهات از سوی شخص رئیسجمهور محقق میشود.
به جرات میتوان گفت که عدول از تشکیل دولت فراگیر، بستر اصلی و از مهمترین دلایل عدم تحقق وعدهها و ایجاد شرایط نامطلوب کنونی است که باید با تقویت رویکرد شایستهسالاری در کابینه و استفاده از نخبگان کشور و ارج نهادن به نظرات کارشناسان و اساتید دانشگاهی بدون تنگنظریهای جناحی مورد توجه قرار گیرد.
باید باور داشت که ایران متعلق به همه ایرانیان است و بدون بهرهمندی از خرد جمعی، سامان نخواهد گرفت و نمیتوان تنها با تفکرات جمعی محدود از یک طیف سیاسی خاص آن را اداره کرد که اگر این امر شدنی بود در این دو سال و با بسیج همه امکانات کشور، سرانجامی دیگر پیش روی همگان قرار داشت.
حل مشکلات شدید اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و سیاسی در کشور که بتواند امید به آینده بهتر را نوید دهد و مانع سرخوردگیهای اجتماعی و ناامیدی از بهبود شرایط شده و فضای اعتراضی را تعدیل کند، نیازمند عزمی ملی و ارادهای جمعی است که بتواند با تکریم تکثرگرایی و پاسداشت علم، اندیشهورزی و تخصص، از ظرفیت عظیم نیروی انسانی ایرانیان داخل و خارج از کشور بهره برده و در پرتو یک همبستگی ملی موانع پیشرفت و توسعه کشور را کنار بزند.
ابراهیم رئیسی و حلقه اولیه مشاوران و حامیان آن باید بپذیرند که در عرصه داخلی با سیاستهایی نظیر یکدست سازی و خالصسازی که به طرد و خانهنشین کردن نخبگان، اساتید، متخصصان، اندیشهورزان و منتقدان منصف و وطنپرست میانجامد، نهتنها قادر نخواهند بود که وعدههای داده شده را محقق کنند بلکه با تعمیق و گسترش مشکلات، روز به روز شکاف میان دولت و مردم بیشتر خواهد شد و در دو سال آینده مواجهه با بحران های فزاینده در حوزههای مختلف گریزناپذیر خواهد بود.
در عرصه سیاست خارجی نیز دولت سیزدهم و دستگاه دیپلماسی آن با یک انفعال نهادینه شده روبهروست.
به غیر از بهبود روابط با عربستان که اقدامی بسیار حائز اهمیت و البته تحت فشار چینیها به سرانجام رسید، در این دولت شاهد افزایش تنش با برخی همسایگان مانند افغانستان، آذربایجان و حتی ترکیه هستیم و در روابط با اروپا و کشورهای موثر در عرصه جهانی نیز به دلیل خیانت و خباثت روسها در درگیر کردن ایران در جنگ اوکراین، با چالشهای جدی روبهرو شدهایم.
در سیاست خارجی تا زمانی که توازن منطقی و هوشمندانه میان رابطه با شرق و غرب و البته بر اساس منافع ملی برقرار نشود، نه تنها شاهد احیای برجام و رفع تحریمها به عنوان اصلیترین وعده دولت نخواهیم بود بلکه تعمیق روابط با همسایگان نیز میسر نخواهد شد و چالشهای بینالمللی مطابق منافع و مطامع چین و روسیه ادامه خواهد داشت.
نکته پایانی اینکه دولت سیزدهم در بسیاری از حوزهها نیازمند نگاهی متفاوت از گذشته و اتخاذ تدابیری دیگر است که تحقق آن نیز مستلزم بهرهمندی از همه ظرفیتهای کشور و استفاده از تخصص و تجارب ارزشمند طیفهای مختلف سیاسی و اجتماعی است.
اقدامی که به علت به خطر افتادن منافع برخی جریانات خاص، تحقق آن چندان آسان نخواهد بود و البته رویگردانی از آن هم نتایج به مراتب سختتری را به همراه خواهد داشت.
به امید آنکه نخبگان، اساتید دانشگاه، فرزانگان، متخصصان و منتقدان منصف که خواهان سربلندی ایران عزیز و خواستار رفاه و آسایش مردم کشورمان هستند، به جای طرد و خانهنشینی، ارج نهاده شوند و ایران به دست همه ایرانیان آباد شود.