شاخهای شورایی اینستاگرام!
- شناسه خبر: 27853
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۴۳
- منبع: کلام تازه
- نویسنده: کلام تازه - هدیه رجب نیا
میگم: تازهگیا دقت کردی تو شهرای چنارون و گلبهار، چه شاخهای اینستاگرامی نوظهوری رشد کردن؟
میگه: مگه اینجام سلبریتی وجود داره که شاخ باشن؟
میگم: سلبریتی؟ نه بابا! بعضی از اعضای شورای شهر چناران و گلبهار برای خودشون اینستا بازای قهاری شدن، بطوریکه شاخ هرچه سلبریتی رو شکستن و برا خودشون یه پا شاخ اینستاگرام شدن.
میگه: منکه متوجه نشدم منظورت کیاست، درست توضیح بده بفهمم چی میگی.
میگم: بذار اول از چنارون برات بگم، بعد اگه فرصت شد از شاخهای اینستاگرامی گلبهار هم حرفایی برات دارم که سرت سوت بکشه
میگه: بگو دیگه، اینقدر حاشیه نرو
میگم: مگه خبر نداری یکی از اعضای شورای شهر چنارون، خودشو چنان اینستاگرامباز قهاری میدونه که احساس میکنه برای خودش شاخی شده؟
میگه: نکنه همونو میگی که معروف شده به آقای دوربینی و عشق سلفی گرفتن داره و همیشه دوست داره دماغشو به مردم نشون بده؟
میگم: آی دمت گرم!
میگه: باز چه دست گلی به آب داده؟ چکار کرده حالا؟
میگم: هیچی، فقط چندوقت پیش تو صفحه اینستاگرامی خودش اعلام کرده که شهر چناران، به حداقل صد کیلومتر آسفالت با عرض ده متر نیازمنده.
میگه: خوب این کجاش اشکال داره؟ لابد داره حقیقت رو میگه دیگه
میگم: من که نمیگم داره دروغ یا راست میگه، اما میدونی صد کیلومتر چقدر میشه؟ فاصله بین شهرهای چنارون تا فاروج ۱۰۸ کیلومتره ها، حواست هست؟
“
عصبانی میشه و
با صدای بلند میگه:
مردم اونا رو انتخاب کردن تا پیگیر مطالباتشون باشن، چرا از روز اول که آسفالتها خراب شدن و بعضی جاها هم پول از مردم گرفتن تا درستش کنن، این کارو انجام ندادن که حالا این همه خرابی تلنبار نشه تو کوچهها و خیابونا که بخواد کاسه چه کنم دستش بگیره؟؟
“
میگه: اوه اوه، چه خبره! تو چنارون سونامی نیومده که یک شبه آسفالتای کوچه خیابونا رو با خودش بکنه ببره، معلومه که چند سال طول کشیده تا به وضع الان رسیده!
میگم: ها، تازه داره دوزاریت جا میفته، قسمت جالب قضیه هم اونجاست که تو تموم این سالها که آسفالتای کوچه و خیابونای شهر به این حال و روز افتادن، خود همین آقا عضو شورای شهر بوده و به اتفاق همکارای دیگه وظیفه داشته نذاره همچین وضعی پیش بیاد…
میگه: عجب! این که اتفاقا خودش اعتراف کرده به ناکارآمدی شهرداری و شورای شهری که خودش هم عضوش بوده، پس این مجازات ترک فعل چی میشه؟ کسی بهش کاری نداشته؟ پس چه موقع قراره اونایی که باعث وضع فعلی چنارون هستن به خاطر ترک فعل مجازات بشن؟
میگم: کجاشو دیدی، بذار متن پستی که تو اینستا گذاشته رو کامل برات بخونم. اونجا نوشته که «همشهریان خوب چناران بدانند این کارخانه (منظورش کارخونه آسفالته) با زحمت زیاد از دوره پنجم آغاز و انشاالله در اولین سال دوره ششم شروع به کار مینماید. شهر چناران نیازمند حداقل یکصدکیلومتر آسفالت با عرض ده متر میباشد و در این راه تمام تلاشتان را جهت تامین چهار تا شش هزار تن قیر بکار بگیرید، اگر میخواهید آسفالت شهر چناران متحول شود مطالبه گری خود را در خصوص تامین این میزان قیر که از توان شهرداری خارج است بکار بگیرید و همین جا از تمامی تشکلهای مردمی میخواهم در این خصوص پیگیر بوده و از مسئولین عالی رتبه در این زمینه تقاضای کمک نمایید.»
در حالی که چهرهاش درهم شده با صدایی بلند میگه: درست خوندی؟ «ما» تمام تلاشمونو جهت تامین چهار تا شش هزار تن قیر بکار بگیریم؟ «ما» برای تامین این میزان قیر که از توان شهرداری خارجه مطالبهگری کنیم؟ ما از مسئولین عالی رتبه در این زمینه تقاضای کمک کنیم؟ چرا ما؟ مگه ما مسئولیم؟ پس اونا چکارهاند؟ مردم اونا رو انتخاب کردن تا پیگیر مطالباتشون باشن، چرا از روز اول که آسفالتها خراب شدن و بعضی جاها هم پول از مردم گرفتن تا درستش کنن، این کارو انجام ندادن که حالا این همه خرابی تلنبار نشه تو کوچهها و خیابونا که بخواد کاسه چه کنم دستش بگیره؟؟
میگم: حالا چرا داری داد میزنی؟ چرا با من دعوا میکنی؟
میگه: ناراحت شدم خب، آخه یه آدم چقدر میتونه […] باشه؟ یکی نیست از این آقای محترم بپرسه تو این سالها، تو شورای شهر چکار میکرده که چهره شهر اینجوری شده؟ یعنی تو این شهر، هیچ نهاد ناظری پیدا نمیشه که آقایونی که خودشون باعث وضع موجود این شهر هستند رو به جرم ترک فعل مجازات کنه تا جای شاکی و مدعی عوض نشه؟ چطور اینقد واسه خودش و دوستاش حاشیه امن درست کرده که الان به خودش جرات میده از چنین ادبیاتی استفاده کنه؟ انگار نه انگار کسی که باید پاسخگوی وضع موجود باشه خودشه!
میگم: حالا عصبانی نشو! شاید یادت نباشه تیر ماه سال گذشته، کلام تازه، یه مطلبی با تیتر «آقای دادستان! لطفا به داد مردم چناران برسید» نوشت و از دادستان چناران خواست تا برای اونایی که سالیان سال تو شورا و شهرداری چنارون، وظیفه ساختن و آباد کردن و ایجاد رفاه و آسایش برای مردم این شهر رو داشتن و به وظیفهشون عمل نکردن، قانون ترک فعل رو اعمال کنه.
نذاشت حرفم تموم شه گفت: یادمه خوب هم یادمه، همون مطلبی که یه فیلم هم براش ساخته شد و اتفاقا خیلی هم دیده شد و مردم باهاش هم ذات پنداری کردن، جالبه کلام تازه هم دقیقا داشت میگفت وضعیت آسفالت شهر چقدر خرابه و کسانی که مسئول به وجود اومدن همچینی وضعی هستن باید مجازات بشن ولی همین آقا اونروز اسم اون فیلم رو فیلم سیاه گذاشت. اما امروز شاخ اینستاگرامی شده و حرف از صد کیلومتر آسفالت برای شهر چنارون میزنه و توپ رو تو زمین مسئولین دیگه میندازه که کسی کاری باهاش نداشتهباشه.
میگم: حالا رسیدی به حرفم وقتی میگم بعضی از اعضای شورای شهر برا خودشون شاخی شدن؟
میگه: شاخ اینستاگرامی دیده بودم ولی اینجوریش رو وجدانا ندیده بودم دیگه، حسابی حالم خراب شد و عصبانی شدم. اگه شاخای اینستاگرامی گلبهارم مثل اینه، لطفا از اونا الان هیچی نگو که اصلا حال شنیدنش رو ندارم!
میگم: پاشو برو یه لیوان آب سرد بخور، الان آمپرت خیلی زده بالا، میترسم الان از اونام بگم حسابی جوش بیاری غصه بشه، برو آب بخور از اونام خیلی حرف برا گفتن دارم که تو اولین فرصت برات میگم.
ادامه دارد…