سیلی بهت‌آور ایران در پاسخ به گستاخی‌های رژیم کودک کش

تلاش‌های دیپلماتیک در سطح بین‌المللی برای آسیب به منافع ایران، ترور دانشمندان هسته‌ای، حمایت از گروه‌های تروریستی برای اقدام علیه کشورمان، تلاش برای خرابکاری در صنعت هسته‌ای و حمله به مواضع نیروهای ایرانی در کشورهای منطقه به‌خصوص در لبنان و سوریه از جمله اقداماتی بود که دشمنی رو به تزایدی را در عرصه بین‌الملل به نمایش می‌گذاشت و علیرغم برخی پاسخ‌های در سایه، با صبر راهبردی و استراتژیک ایران همراه شده بود، صبری که به نظر می‌رسید در ماه‌های اخیر هیات حاکمه افراطی و جنگ‌طلب اسرائیل را دچار توهم خودبرتر بینی کرده و تدبیر جمهوری اسلامی در مدیریت این رویارویی به جهت پیشگیری از یک جنگ فراگیر در منطقه که می‌توانست تبعات غیرقابل پیش‌بینی به همراه داشته باشد، از سوی آنان به ضعف، تعبیر شده بود. 

پس از عملیات کاملا فلسطینی طوفان‌الاقصی در ۱۵ مهر سال ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳م) و مقاومت کم‌نظیر حماس و مردم فلسطین در مقابل حملات وحشیانه اسرائیل و طولانی شدن این جنگ علیرغم پیش‌بینی اولیه رژیم صهیونیستی و تحقیر توان نظامی و اطلاعاتی این رژیم و همچنین حمایت قاطعانه جمهوری اسلامی از مقاومت فلسطین، کابینه نتانیاهو که خود را در معرض اعتراضات داخلی و از دست دادن قدرت می‌دید، تلاش مضاعفی را برای متهم کردن ایران در سطح جهانی و گسترش دامنه جنگ در سطح کشورهای منطقه آغاز کرد که با درایت نظام تصمیم‌گیری در کشور و به خصوص تداوم مواضع هوشمندانه رهبری از سوی مسئولان سیاسی و نظامی، این تلاش‌ها با شکست رو به رو شد.

اما نقض کنوانسیون ۱۹۶۳ و نقض مصونیت اماکن دیپلماتیک و کنسولی از سوی اسرائیل با حمله جنایتکارانه به کنسولگری کشورمان در دمشق در تاریخ 13 فروردین که منجر به شهادت جمعی از سرداران و مستشاران نظامی سپاه پاسداران شد، شرایطی متفاوت از قبل را به وجود آورد و به تعبیر دیگر عبور از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شد، اقدامی خصمانه و تروریستی که به لبریز شدن صبر راهبردی ایران منجر و نظام تصمیم‌گیری کشور را به اتخاذ تصمیمی حیاتی و تغییر راهبرد در مواجهه با این رژیم کودک‌کش و زیاده‌خواه، وادار ساخت و رژیم صهیونیستی را بر لبه پرتگاه سقوط قرار داد.

سخنان صریح و قاطعانه فرماندهی کل قوا در خصوص تنبیه اسرائیل در روز عید سعید فطر نشان داد که ایران، استراتژی جدیدی را در مقابل رژیم صهیونیستی در پیش گرفته و از این پس گستاخی این رژیم نه تنها تحمل نمی‌شود بلکه در ذیل اصل دفاع مشروع و منطبق با منشور سازمان‌ملل با پاسخ سخت ایران مواجه خواهد شد.

بدون تردید یکی از عواملی که منجر به تغییر استراتژی صبورانه ایران در مقابل گستاخی‌های رژیم غاصب شد، رفتارهای متناقض و منفعلانه کشورهای غربی و نهادهای بین‌المللی به خصوص شورای امنیت سازمان‌ملل در محکومیت صریح اقدام تروریستی اسرائیل در حمله به کنسولگری کشورمان در دمشق بود که نشان داد که ایران می‌بایست مطابق حق قانونی خود، به تنهایی تصمیم به تنبیه متجاوز گرفته و پیامی شفاف و روشن را برای دشمنان خود به‌خصوص رژیم غاصب صهیونیستی ارسال کند.

عملیات شجاعانه، هوشمندانه و بسیار سنجیده “وعده صادق” با محوریت سپاه پاسداران که جهانیان را هم به جهت اقدام عملیاتی از درون خاک ایران و هم به لحاظ کثرت پهپادها و موشک‌های کروز و بالستیک شلیک شده در بهت و حیرت فرو برد، دقیقا همان پیام صریحی بود که هم رژیم صهیونیستی و هم کشورهای غربی و منطقه‌ای حامی آن، با تمام وجود آن را درک کردند که از این پس پاسخ ایران به هرگونه اقدام تجاوزکارانه، به مراتب قوی‌تر و سنگین‌تر از اقدام آنان خواهد بود، هر چند که پس از شوک اولیه  با به‌کارگیری حداکثری توان رسانه‌ای خود تلاش دارند این عملیات بزرگ و پاسخ نظامی مقتدرانه را ناکام جلوه دهند.    

اهمیت اقدام نظامی سپاه و دیگر نیروهای مسلح کشور وقتی بیشتر شد که جهانیان شاهد بودند که علیرغم حمایت‌های عملی کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه و همچنین همراهی خیانتکارانه اردن در مقابله با پرتابه‌های شلیک شده از سوی ایران، اهداف نظامی موردنظر، مورد اصابت موشک‌های سپاه قرار گرفت و بار دیگر علاوه بر در هم شکستن هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی، اقتدار، عقلانیت و تدبیر در به‌کارگیری قدرت‌نظامی از سوی نظام تصمیم‌گیری در ایران به رخ دشمنان کشیده شد.

اهداف طراحی شده در عملیات شجاعانه “وعده صادق” و تمرکز طراحان این عملیات بر پایگاه‌های نظامی‌ای که در حمله به کنسولگری ایران در دمشق دخالت داشتند نشان داد که ایران علیرغم توانمندی لازم، نه قصد آسیب زدن به منافع اقتصادی و زیرساخت های رژیم صهیونیستی را داشته و نه قصدی بر افزایش تلفات، بلکه همانطور که رهبری نظام اعلام کردند تنها به تنبیه دشمن جنایتکار بسنده کرده و به گفته فرمانده سپاه پاسداران این پیام را نیز به جهان مخابره کرده که از این پس، هرگونه اقدام علیه ایران، از مبداء کشورمان پاسخ داده خواهد شد و این بدین معناست که ایران راهبرد خود در مقابل دشمنان را تغییر داده و تردیدی در به‌کارگیری قدرت و توانمندی خود در مواجهه با چالش‌های پیش‌رو ندارد.

نکته حائز اهمیت در قبل و پس از عملیات “وعده صادق”، رفتار هوشمندانه فرماندهان نظامی و دستگاه دیپلماسی کشورمان در مدیریت جنگ‌روانی و اقدامات رسانه‌ای بود که از سوی اسرائیل و حامیان غربی آن به راه افتاده بود و البته همچنان نیز ادامه دارد. این امر زمانی بروز و ظهور بیشتری یافت که پس از تنبیه بهت‌آور رژیم صهیونیستی از سوی ایران و بازتاب‌های گسترده آن به‌خصوص در میان ملت‌های جهان، کابینه رژیم صهیونیستی دچار سردرگمی در مواجهه با جامعه جهانی و تردید در اقدام علیه کشورمان شده است، هرچند که به‌دلیل سطح نازل عقلانیت در میان سران این رژیم و سرخوردگی حاصل از اقدام مقتدرانه سپاه پاسداران، سطح تنش در منطقه همچنان بالا بوده و امکان خودزنی مجدد از سوی نظامیان صهیونیست چندان دور از ذهن نیست که قطعا نیروهای مسلح کشور تدابیر لازم در این خصوص را نیز در نظر گرفته و برای دفاع از کشور عزیزمان در آماده‌باش کامل به‌سر می‌برند. 

در مجموع باید تاکید کرد که عملیات “وعده صادق”، به عنوان نقطه عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی و همچنین در منطقه خاورمیانه ماندگار خواهد شد و قدرت‌های جهانی باید بر روی قدرت‌های نوظهور حساب ویژه‌ای باز کرده و تصور تداوم یکه‌تازی در عرصه بین‌الملل با تکیه بر توان نظامی را کنار بگذارند.

در عرصه داخلی نیز آنچه حائز اهمیت است، همراهی حداکثری مردم و جریانات سیاسی از تصمیم هوشمندانه نظام و حمایت بی چون و چرا از نیروهای مسلح کشور است که موجبات سربلندی و احیای غرور ملی را باعث شدند، ضمن اینکه نباید فراموش کرد که برخی زمزمه‌های شوم که تلاش دارند بدون توجه به سلسله اقدامات خصمانه و جنایتکارانه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، دفاع مشروع ایران را ماجراجویی خطاب کنند، از نگاه هر ایرانی وطن پرستی، بازی شرم‌‌آور در زمین دشمن تلقی خواهد شد که تنفر عمومی را به‌دنبال خواهد داشت.

بر کسی پوشیده نیست که پیام کشورمان در تمام سال‌های گذشته، آرزوی صلح و امنیت برای همه مردم منطقه و جهان بوده و زین پس نیز چنین خواهد بود و تاریخ معاصر به یاد ندارد که هیچگاه کشورمان آغاز کننده جنگی بوده و خواهان ناامنی و بی‌ثباتی در منطقه باشد و القای اینکه ایران در حال ایجاد تنش در منطقه و جهان است، نوعی جنگ روانی و رسانه‌ای برای خدشه وارد کردن بر اتحاد و همبستگی ملی از سوی پروپاگاندای صهیونیستی است که متاسفانه برخی در داخل کشور نیز فریب چنین رویکرد غیرواقع بینانه‌ای را خورده و در روزهای اخیر به خصوص در فضای مجازی واکنش‌های مغرضانه‌ای را نشان داده‌اند که از نگاه مردم آگاه، فهیم و وطن‌پرست کشورمان دور نخواهد ماند.

به هر ترتیب روزهای آینده منطقه منازعه پرور خاورمیانه، می‌تواند آبستن حوادث مهمی با محوریت رویارویی ایران و اسرائیل باشد که همین امر نیز سبب شده تا جامعه جهانی به خصوص کشورهای غربی حامی رژیم صهیونیستی، پس از لمس گوشه‌ای از توانمندی‌های نظامی ایران و جدیت در به‌کارگیری این توانمندی در جهت حفظ منافع ملی و دفاع از تمامیت ارضی کشورمان، در فکر کنترل رژیم یاغی منطقه باشند که امیداریم در این امر سخت، موفق باشند که در غیر اینصورت وقوع هر رخدادی که منجر به شعله‌ور شدن یک جنگ فراگیر شود، علیرغم اینکه همه کشورهای منطقه را درگیر یک منازعه با گستره نامحدود و خسارت‌های نامشخص درگیر خواهد کرد، چه بسا پایان رژیم منحوسی را که اصرار بر تنش‌آفرینی در منطقه دارد را نیز رقم بزند.

«همایون طیاری آشتیانی؛ روزنامه نگار»