زندگی روزمرۀ کرونایی
- شناسه خبر: 7003
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۲ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۴۹
- نویسنده: کلام تازه - سپیده نقدی
پایگاه خبری تحلیلی کلام تازه | این روزها با انبوه ویدئوها، عکسها و نوشتههای طنزآمیزی مواجهایم که از اختلاف بین زن و شوهرها طی روزهای «درخانهماندگی کرونایی» میگویند. همچنین، طبق شواهد اولیه در چند کشور جهان از جمله ایران که افراد به اجبار یا اختیار خط مشیِ «فاصلهگیری فیزیکیِ بهداشتی» را در پیش گرفتهاند و خود را در خانه حبس کردهاند اختلافِ بین زن و شوهرها افزایش یافته است. در نتیجه گویا این شوخیها روایتگر واقعیتاند.
زندگی روزمره، یکی از مفاهیم مهم جامعه شناسی طی دهههای اخیر بوده است که شاید بتوان روزمرگی، تکرار و بیچرایی را مهمترین ویژگی آن دانست. معمولا بیشتر افراد جامعه صبحها از خواب بیدار میشوند، لباس میپوشند، به قصد کار خانه را ترک میکنند، صبحانه، ناهار یا شام میخورند، برای خواب به رختخواب میروند، شبها تلویزیون تماشا میکنند یا چشمهایشان را به گوشیشان میدوزند، وقتی آشنایانشان را میبینند سلام میکنند، حمام میروند، به نظافت خانه میپردازند، غذا تهیه میکنند، مهمانی میروند، کادو میخرند، در مراسم عروسی یا تدفین شرکت میکنند، موهایشان را شانه میزنند، و هزاران فعالیت دیگر.
ما کمتر در َپسِ هر کدام از این فعالیتها سوال «چرا» قرار میدهیم. مثلا نمیپرسیم چرا باید جارو بزنم؟ چرا باید سر کار بروم؟ با دیدن والدین نمیپرسیم چرا باید احوالپرسی کنم یا با دوستانم چرا باید دست بدهم؟ موقعی از چرایی میپرسیم که اتفاقی خیلی خاص رخ داده باشد. مثلا با پدر یا مادرمان بگومگو کرده باشیم و در احوالپرسی با آنها مردّد شویم. به غیر این، در زندگی روزمره معمولا کارها را آنطور که به آنها خو گرفتهایم انجام میدهیم و این هم دلیل دارد.
بیتردید چرا چرا گفتنهای بیپایان باعث وقفه در زندگی روزمره میشود و این وقفه امنیت خاطر ما را به هم میریزد. کمتر پدر یا مادری از خودش سوال میکند که چرا باید امروز کودک هشت سالهام را به مدرسه برسانم؟ طرح این سوال باعث وقفه در رسیدن کودک به مدرسه و مشکلات آموزشی و پیامدهای بعدی خواهد شد.
نکته آن است که شاید گاهی اوقات ما از یکنواختی زندگی روزانه بنالیم ولی یکنواختی نهفته در زندگی روزمره باعث آرامش و اطمینان ما میشود. اگر نتوانیم امور را پیش بینی کنیم اضطرابهایمان افزایش مییابد. مثلا ندانیم که اگر به آشنایانمان سلام بدهیم آنها جواب خواهند داد یا نه؟ به شکل روتین آدمها به سلام همدیگر واکنش مثبت نشان میدهند. تصور کنید که کسی به جای «علیک» بگوید « الدنگ!»
آنچه گفته شد به معنای آن نیست که همه افراد همه زوایای زندگی روزمره را بیچونوچرا میپذیرند که در این صورت هیچ تغییر اجتماعی مثبتی رخ نمیداد. عصیان یا مقاومت علیه شیوههای مرسوم و خوگرفته زندگی روزمره پیوسته در تاریخ وجود داشته است که پرداختن به آنها هدف این نوشته نیست. آنچه در سطرهای قبل درباره زندگی روزمره گفته شد قاعدهای کلی در حیات اجتماعی جوامع است.
به موضوعی برگردیم که در ابتدای این نوشته بیان شد. یکی از مهمترین پیامدهای اجتماعی کرونا آن بود که نظم تکراری، ثباتِ قوام یافته، و زنجیره فعالیتها در زندگی روزمره و مهمتر، اطمینان و آرامش حاصل از آن را در بخش قابل توجهی از اقشار جامعه که در خانه ماندند دچار فروپاشی کرد.
کرونا به آنچه افراد به عنوان زندگی روزمره به آن خو گرفته بودند و طبق عادت دیرینه انجام می دادند تاخت و نابودش کرد. کرونا در جای جای زندگی دست برد و روند امور روزمره را مختل و امنیت روانی افراد را ویران کرد.
هم اکنون قالب زندگی روزمره پیشین بخش مهمی از اقشار جامعه که به ناچار یا به اختیار خانه نشیناند در هم شکسته است. ما صبحها همچون گذشته بر سر کار نمیرویم و در نیتجه عصرها هم به خانه برنمیگردیم، حقوق و درآمدمان به نفسنفس افتاده، این روزها فرزندان مان را به مدرسه نمیرسانیم، رفتن به مهمانی تعطیل شده، پاساژگردی یا پارکگردی نمیکنیم. حتی همچون گذشته والدین مان را نمیبینیم. ما فقط در خانهایم.
کوچکترین حاصل شکاف در زندگی روزمره میتواند فروپاشی امنیت روانی باشد. ما قبل از کرونا از خودمان نمیپرسیدیم که «خب، امروز چه کنم؟» ولی هم اکنون این سوال هر روز با ماست. ما در شرایط بغرنجی گرفتار شدهایم و نیازمند آنیم تا زندگی روزمره مان را در قالبی تازه نوسازی کنیم. دقیقا نوسازی. «زندگی روزمره کرونایی» با زندگیهای روزمره سراسر تاریخ گویا متفاوت است.
کمترین پیامد فروپاشی زندگی روزمرۀ پیشین، بروز اختلاف و مناقشه است. زندگی روزمره پیشین دود شده و به هوا رفته است. ولی پرسش آن است که ما «زندگی روزمره در دوران درخانهماندگی» را چگونه میخواهیم بسازیم؟ بخشی از اختلافها حاصل تعارضات در ساختن یک زندگی روزمره جدید است.