زندگی به وقت شیره!
- شناسه خبر: 13797
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۰۵
- نویسنده:
کلام تازه | حمیدرضا جعفری – عاطفه خوافیان| و بازهم زمستان و سفیدی زمین و سرمای جانسوزی که درد بیخانمانی را بیش از پیش به رخ شهر و مسئولین میکشد.
اینبار کارتنخوابی درد عمیقتری بر جان گذاشت. اینبار پای صحبت مردان و زنانی نشستیم که سهم آنها از زندگی، تنها یک کارتن برای گذران آن است.
شاید سهم او از زندگی، همین کارتن است، کسی چه میداند؟
یک شب سرد زمستانی با کمک چند خیر که هرشب برای اینعده از فراموش شدگان، غذای گرم آماده کرده و با مهربانی و محبت بدستشان میدادند سری میزنیم به گوشه گوشه شهر چناران تا ببینم با شروع فصل سرما، کارتن خوابها چگونه روزگار میگذرانند. این بخش از جامعه که در کوران مشکلات اقتصادی، بیش از همیشه فراموش شدهاند. افرادی که مکانهایی برای کارتنخوابی انتخاب کرده تا از چشمهای طعنهآمیز مردم دور باشند و به گفتگو با چند تن از این افراد پرداختیم.
معتادان کرونا نمیگیرند؟/ اعتیاد بیماری است یا معتاد زگیل شهر؟
آنچه که میدیدیم با آنچه که در تصورمان نقش بسته بود زمین تا آسمان فرق میکرد. درد و رنجی که در چهرهشان عیان بود بهقدری زیاد بود که تاریکی شب هم نمیتوانست آن را در پس سیاهی خویش مخفی کند. خرابههای کثیف و نمور، کارتن و پلاستیک، لباسهای پاره و صورتهای سیاه و تکههای ایزوگامی که میسوخت و بزور گرما و روشنایی میداد و عدهای همدرد، با هم و در کنار هم (بدور از هیاهوی خارج از این ساختمانهای نیمساز رها شده و مخروبهها، مبنی بر خطر شیوع کرونا) چسبیده به هم، تا با گرمای تن از سرمای جانسوز زمستان بکاهند.
شاید حق با بعضی از مردم باشد و این افراد همچون زالو به جان شهر افتاده و از زیبایی آن میکاهند، اما آیا کسی به فکر دلایل این بی خانمانی و دردهای این افراد بوده، یا آنها را با دردِ نشئهگی و خماری خود رها کرده و بفکر گذران زندگی خود هستند. در این گزارش سعی داریم به این موضوع بپردازیم.
فریاد خاموش
“بینوا” مرد ۵۰ و خوردهای ساله است که اکنون در خرابهای در چناران، در کنار چند تن دیگر به دود کردن دردهایش میپردازد.
او میگوید: “از این وضع خسته شدم و دلتنگ زن و فرزندانم هستم اما دیگر رویی برای برگشت ندارم.”
این مرد ۵۰ ساله ‘کارتن خواب’، از خستگی این روزهای خود میگوید، از خستگی و ناتوانی که امانش را بریده و به دنبال دست نجاتگری برای رهایی از این منجلاب است. بهگمان میرسد دست و پا زدنهای او برای نجات خویش از وضعیتی که گرفتار آن شده بیخودی بوده و ترکشهای بدن او، دلِ هیچ مسئولی را برای کمک به او نلرزانده است.
از شیره تا شیشه
میپرسم “چی مصرف میکنی” میگوید: دوا و شیشه، میگویم چند وقته؟ و او جواب میدهد: “دخترم که ۱۰ ساله توی بهزیستی است و بخاطر مصرف مواد بچهام رو نمی تونم ببینم. مادرم رو ماشین زد. پدرم هم سکته کرد و مرد و الان شش ساله که توی بیابونها، خیابونا و زیر پلها، گشنه و تشنه زندگی میکنم.”
“دیگه بیزار شدم از این زندگی، واقعا خسته شدم” میپرسم روزانه چقدر پول بابت مصرف مواد خرج میکنی؟ در جوابم میگوید: “۸۰ هزار تومان” با تعجب میپرسم ۸۰ هزار تومان؟ از کجا پول مواد را تهیه میکنی؟ پاسخ میدهد: “از گدایی و کمک جمع کردن از مردم” اشک میریزد و مدام میگوید: “میخوام ترک کنم. میخوام …”
اینها بخشی از صحبتهای زنی ۳۰ ساله است که از لابلای بغض فروخوردهاش متوجه میشوم که دختری شش ساله دارد. بنظر میرسد از بیماری اعصاب و روان رنج میبرد. میگوید: “دوست دارم فقط ترک کنم و بچهام رو ببینم” و باز مشغول کشیدن مواد میشود. برایم این سئوال پیش میآید که خرج تهیه مواد و غذای روزانهاش را از کجا تامین میکند؟ در جوابم میگوید: “از فروش ضایعات” و باز نجوا میکند که “دوست دارم ترک کنم و بچهم رو ببینم.”
زن دیگری که هم خرابهای او محسوب میشود در حالیکه ایستاده و جایی برای نشستن در میان وسعت دستشویی که به آن پناه بردهاند، ندارد بهمیان حرفهایش میآید و میگوید: “میخوام ترک کنم” از او میپرسم چی مصرف میکنی؟ و در جوابم میگوید: “دوا و شیشه”
میخوام ترک کنم…کمکم کنید
۳۵ سال سن دارد و بهگفته خودش “از خرداد ماه سال گذشته به کشیدن مواد روی آورده است. شوهرش خودکشی کرده و ۴ فرزند دارد که دو تا از آنها را بهزیستی چناران نگهداری و دو نفر دیگر نزد مادرش میباشد. ۳ دختر و یک پسر!” با بغض میگوید: “از آبانماه هیچکدومشون رو ندیدم. یکبار جهت ترک اعتیاد به کمپ رفتم” بغضش میترکد و با گریه ادامه میدهد: “دیگه بیزار شدم از این زندگی، واقعا خسته شدم” میپرسم روزانه چقدر پول بابت مصرف مواد خرج میکنی؟ در جوابم میگوید: “۸۰ هزار تومان” با تعجب میپرسم ۸۰ هزار تومان؟ از کجا پول مواد را تهیه میکنی؟ پاسخ میدهد: “از گدایی و کمک جمع کردن از مردم” اشک میریزد و مدام میگوید: “میخوام ترک کنم. میخوام …”
اشک و نالههای زن بینوا، منقلبمان میکند. خیرین نگران سرد شدن غذاها نیزهستند پس با آنها که امشب بلد راهمان هستند راه میافتیم و به مکانهای دیگر سر میزنیم.
علی معتاد ۲۵ ساله دیگریست که روزانه ۱۰۰هزار تومان خود را دود میکند و میگوید: “از این راه برگشتی ندارم و اگه فرد خیری پیدا بشه و هزینه ترک منو بده تا آخر عمر دعاش میکنم از وقتی که به این نقطه رسیدم از زن و تنها دخترم خبری ندارم و دلم براشون تنگ شده اما روی دیدن اونها رو ندارم.”
میپرسم چند ساله که میکشی؟ جواب میدهد: “مواد مخدر مغز آدمو زایل میکنه. چند سال؟ نمیتونم حساب کنم. شاید ۱۰ سال، چه میدونم ۸ سال؟ ولی۲۲ ساله مواد میزنم.” چی میزنی؟ میگوید: “۴ مواد اصلی هروئین، تریاک، شیره، شیشه. اصلاً هرچی گیر بیاد میزنم. دست رد ندارم.”
فریاد فقر و درد
آنشب با چهرههای بسیاری از زنان و مردانی مواجه شدیم که برایمان از درد گفتند و از فقر! دود و سیاهی و رخوت سرمای کشنده و… نه، قابل توصیف نیست! در میان حدود ۵۰ نفری که تاکنون موفق به دیدنشان شده بودیم چهرههای دیگری نیز مشاهده میشدند. خیرین و بسیجیانی که بی هیچ چشمداشتی خود را وقف خدمت به این افراد کرده بودند. سرهنگ “قربانعلی حیدرپور” فرماندهی انتظامی شهرستان چناران را در میان جمع دیدیم و پیام حاکی از التماس کارتن خوابها را با وی درمیان گذاشتیم “این گزارش شما باعث نشه ما رو از اینجا بیرون کنند و آواره بشیم” و او نیز اطمینان داد که چنین اتفاقی برای آنها نخواهد افتاد و برای حل مشکل کارتنخوابها از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد.
مسئولین پای کار آمدند
در خصوص کارتنخوابهای رها شده چناران به سراغ مسئولین رفته و با آنها در جهت ساماندهی بهتر و با بیشتر این افراد به گفتو گو نشستیم که در ادامه به آن میپردازیم.
فرماندار چناران در خصوص وضعیت کارتن خوابهای این شهرستان گفت: برای ارجاع معتادین متجاهر به کمپهای ماده ۱۶ مشهد، به مسئولین درخواست دادهایم که مسئولین مشهد تاکنون با ارجاع ۵۰ نفر موافقت کردهاند.
حمید انصاری فرد افزود: ما به دنبال افزایش این سهمیه بوده و امید است حداقل بتوانیم این سهمیه را به۸۰ نفر افزایش دهیم.
افزایش سهمیه
وی تاکید کرد: درخواست اصلی و مهم ما از استان، اخذ مجوز برای ساخت کمپ ماده ۱۶ در شهرستان چناران میباشد.
انصاری فرد تبیین کرد: در حال حاضر یک کمپ ماده ۱۵ به مدیریت یک بانو در این شهرستان وجود دارد که این خانم درخواست مجوز کمپ ماده ۱۶ را نیز داده اما متاسفانه این مجوز کنسل شده و ما به دنبال رایزنی با مسئولین استانی بوده تا بتوانیم این مجوز را برای این خانم گرفته چرا که به نفع مردم است.
وی اظهار کرد: ما به دنبال دریافت کمکهای مردمی به این بانوی فعال و خیر در چناران هستیم تا از این طریق معتادین متجاهر شهرهای چناران و گلبهار ساماندهی شوند که البته شهرداری حتما باید پای کار بیاید.
فرماندار چناران در خصوص ترس کارتنخوابها، از بی خانمانی بیشتر توضیح داد: امید است به زودی و حمایت مسئولین این افراد ساماندهی شوند چرا که اگر این معضل و آسیباجتماعی حل و ساماندهی نشود هیچ اتفاق مثبتی ایجاد نشده و این افراد از این مکان به یک مکان دیگر منتقل میشوند.
کمبود گرم خانه
دادستان شهرستان چناران نیز در این خصوص به کلام تازه گفت: با توجه به شرایط شهرستان چناران، کمبود گرمخانه احساس شده و وجود آن نیز امری ضروری است و با توجه به آسیبهای اجتماعی که در این شهرستان دیده میشود ساخت یک سرپناه و گرمخانه برای ساماندهی این افراد لازمالاجرا است.
وی تصریح کرد: به علت احساس نیاز شهرستان چناران به گرمخانه مکاتباتی با شهرداری پیرامون ساخت و شکلگیری گرمخانه در این شهرستان ترسیم شده است.
عباسعلی نظرجانی ابراز کرد: با عنایت به اینکه متولی ساخت گرمخانه، شهرداری چناران بوده و از این وظیفه خود شاید به نحوی عدول کرده باشد مورد سوال قرار گرفتند و متولیان این امر با بیان این موضوع که طبق آییننامه، ساخت گرمخانه برای شهرستانهای بالای ۲۰۰هزار نفر جمعیت اجباری و الزامی میباشد، عدم ساخت گرمخانه را توجیه کردند.
به زودی…
وی اظهار کرد: طبق نامهای به شهرداری، این ارگان موظف شده طی چند ماه آینده گرمخانهای در خور و مناسب مهیا کنند.
دادستان چناران در خصوص کارتنخوابهای شهرستان نیز توضیح داد: با توجه به محدودیت ورودی کمپهای ماده ۱۶ مشهد، این کمپها از قبول مراجعه کننده جدید به دلیل رعایت پروتکلها سرباز زده اما با توجه به رایزنی با معاون محترم دادستان مشهد، نامه انتقال حدود ۳۰ الی ۴۰ نفر از این کارتنخوابها به کمپهای مشهد با رعایت پروتکلهای بهداشتی امضا شده و امید است طی روزهای آتی این معضل نیز حل شود.
دنبال کننده کلام تازه در اینستاگرام باشید
نظرجانی بیان کرد: اگرچه کارهای انتقال و ارجاع انجام شده اما با توجه به آسیبهایی که این کارتنخوابها میتواند به همراه داشته باشند برآنیم تا مقدمات ساخت یک کمپ ماده ۱۶ برای این شهرستان فراهم نموده تا بتوانیم مقدار زیادی از آسیبهای اجتماعی در چناران را کاهش دهیم.
دریافت سهمیه انتقال ۵۰ نفر به کمپهای ماده۱۶ مشهد
رئیس اداره بهزیستی شهرستان چناران نیز در این خصوص به خبرنگار کلام تازه گفت: با فرماندار شهرستان چناران صحبتهای اولیه انجام شده و طی این صحبتها، قرار انتقال تعدادی از کارتنخوابهای این شهرستان به کمپها وگرمخانههای شهر مشهد صورت پدیرفته است.
مصرف کنندگان شیشه بستری نشدند!
فاطمه آزاد ابراز کرد: حدود هفته گذشته دو نفر از بانوان معتاد که مصرف کننده شیشه بودند با نامه فرمانداری به بیمارستان ابنسینای مشهد منتقل شده که متاسفانه این بیمارستان به دلیل شیوع کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتی و تکمیل ظرفیت از قبول این افراد سرباز زده است.
رییس اداره بهزیستی این شهرستان ادامه داد: معتادین متجاهر افراد بی خانمانی هستند که در اماکن عمومی اقدام به مصرف مواد میکنند که این افراد با دستور قضایی و توسط نیروی انتظامی به کمپهای ماده ۱۶ منتقل و در این اماکن ساماندهی شده و مجبور به ترک میشوند.
مقرون به صرفه بودن یا ارزش جان؟
وی اظهار کرد: در شهرستان چناران به دلیل عدم وجود زیرساختهای مناسب، امکان ساخت این کمپها وجود نداشته چرا که ساخت این اقامتگاهها و کمپها با توجه به جمعیت این شهرستان، برای شورای مبارزه با مواد مخدر و دیگر متولیان مقرون به صرفه نیست.
آزاد بیان کرد: با توجه به هماهنگیهایی که توسط دادستان و فرماندار شهرستان چناران با بهزیستی و دادستانی مشهد صورت گرفته قرار بر این شد تا افراد متجاهر و کارتنخوابهای این شهرستان توسط نیروی انتظامی جمعاوری شده و به کمپهای ماده ۱۶ مشهد منتقل شوند.
وی در خصوص وجود گرمخانه در این شهرستانها نیز گفت: طبق آیین نامه، با توجه به جمعیت کنونی گلبهار و چناران ساخت و وجود گرمخانه تعریف نشده چرا که تنها برای شهرستانهایی با جمعیت بالای ۲۰۰ هزار تفر امکان ساخت گرمخانه وجود دارد که البته متولی این امر شهرداری میباشد.
بهزیستی؛ متولی ساماندهی کودکان کار و معلولین متجاهر
رییس اداره بهزیستی شهرستان چناران در پایان متذکر شد: تنها ساماندهی معتادان و یا کودکان کار و افراد دارای معلولیت به عهده این سازمان بوده و ما نیز بدون مداخله دیگر ارگانها در طی سال بازدیدهایی داشته و این ساماندهی را انجام میدهیم اما ساماندهی دیگر افراد از زمره وظایف سازمان بهزیستی خارج بوده و حضور شهرداری به عنوان متولی را به پای کار میطلبد.
شهرداری؛ متولی احداث گرمخانه
معاون پیشگیری بهزیستی استان خراسان رضوی گفت: قانونا شهرداری متولی احداث گرم خانهها بوده که طبق آیین نامهای که در دهه ۷۰ از طریق وزارت کشور ابلاغ شده بایستی به احداث گرمخانه در شهرستانهایی که نیاز دارند بپردازد و در صورتی که به این وظیفه خود عمل نکند از انجام وظایف عدول کرده و میبایست توسط فرماندار و دادستان شهر پای کار بیاید.
دکتر حسین تنها طلب، پیرامون وضعیت کمپهای ماده ۱۶ در شهرهایی با جمعیت زیر ۲۰۰ هزار نفر افزود: با توجه به تغییر آسیبهای اعتیاد نسبت به دهه ۷۰، قانونهای وضع شده مرتبط به حوزه اعتیاد در این دهه دیگر پاسخگوی نیازها و مرهم دردهای این آسیب نیست و طبیعتا دادستان شهر میتواند از سیستم قضایی و حتی قوه مقننه اعتراض به این قانون داشته و درخواست تغییر این قانون را داشته باشند.
سیستم قضایی این قدرت را دارد تا دستور بدهد
وی اظهار کرد: گرمخانه زیر مجموعه خدمات بهریستی نبوده و تنها ساماندهی معتادین کارتنخواب از جمله وظایف سازمان بهزیستی میباشد.
تنها طلب توصیح داد: دادستانی این توانایی را دارد که با توجه به شرایط موجود درخواست احداث گرمخانه در این شهرستانها را از شهرداری آن شهر داشته باشد.
اتحاد و پاسخگویی استانی!
البته باید یادآور شویم آنچه در چناران در خصوص معضل کارتنخوابی به تصویر کشیدیم، با شدت و وسعت کمتری در شهر جدید گلبهار هم به چشم میخورد که به علت کمبود فضا نتوانستیم به آن بپردازیم. در پایان امید است به میمنت دهه فجر و جشن ۴۲ سالگی انقلاب اسلامی این “بیخانمانها و کارتن خوابها” نیز ساماندهی شده و راهحلی برای معتادین و متجاهرین این دو شهرستان اندیشیده شود.
باور کنیم حل این مشکل تنها با یک هماهنگی و اتحاد بین مسئولین چند ارگان شهرستانی و مشهد قابل حل بوده و امیدواریم در ماهنامه بعدی خبرهای خوبی از این مسئولین به دیدگانتان نمایش دهیم.
این داستان ادامه دارد….