سهم من از زندگی این نیست
شهری که نسبت به جمعیتش، کارتون خواب های زیادی زندگی می کنند، زندگی که چه بگویم تنها نفس می کشند.کافی است بعد از ساعت ۹ و نیم شب گشتی کوتاه در شهر بزنی علاوه بر زبالهگردها کارتن خواب ها را نیز ببینی. همین چند وقت پیش با یکی از کارتون خوابهای نیشابور همکاسه شدم و درد و دل هایش را شنیدم. سنش زیاد نیست، متولد ۱۳۴۵ است اما پیر و خسته به نظر میآید، خسته از روزگار. چشمانش کم فروغ و موهایش به خاطر رنج های این دنیای فانی سفید شده بود.جانباز بود و این عجیب تر از همه بود...