مراقب دلهای حسینی باشیم
- شناسه خبر: 8940
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۳۱
- نویسنده: کلام تازه - سپیده نقدی
پایگاه خبری تحلیلی کلام تازه | همایون طیاری آشتیانی- چند روزی بود که به شدت تو فضای مجازی از برگزاری مراسم عزاداری محرم انتقاد میکرد و تصمیم برپایی هیاتهای مذهبی رو شوخی و جدی زیر سوال میبرد و به بهانه کرونا حسابی نیش و کنایه میزد.
بعد از چند روز که دیدمش بهش گفتم: با امام حسین (ع) مشکل داری یا با عزاداراش؟
خیلی جدی گفت: با هیچکدوم.
گفتم: ولی چند روزه پرچم دیگهای دست گرفتی و حسابی گرد و خاک میکنی!
یه کم درهم شد و گفت: به خاطر سلامتی مردم انتقاد میکنم.
گفتم: تا حالا که برای سلامتی دست به دامان حضرت سیدالشهداء(ع) میشدی، مگه الان اتفاقی افتاده؟
گفت: خودت بهتر میدونی. الان شماها باعث شیوع بیشتر کرونا میشین.
گفتم: ولی قراره مراسم با رعایت پروتکلهای بهداشتی برگزار بشه.
گفت: شماها فقط به فکر خودتون هستین، همهاش دنبال خودنمایی هستین، خب تو خونه عزاداری کنین. چرا جون مردم را به خطر میندازین؟
گفتم: مگه تا امروز همین بچه هیاتیها و مسجدیها وقتی خیلیها تو خواب ناز بودن، برای کنترل کرونا شب تا صبح تو خیابونها همه جارو ضدعفونی نکردن، مگه مساجد و هیاتها نشده بود پایگاه کمک رسانی به خونوادههای بیبضاعت و تهیه و ارسال ملزومات بهداشتی برای مقابله با کرونا؟
رنگش عوض شد و گفت: ولی محرم فرق داره، شماها خودتون هم از بین میرین.
گفتم: مگه غیراز اینه که بچه مذهبیها بیشتر به حقالناس اهمیت میدن و دلشون نمیخواد به کسی آسیب برسه؟ حالا چی شده که فکر میکنی قراره تو هیات کرونا پخش بشه؟
گفت: تو کلهات داغه، از روی تعصب حرف میزنی.
گفتم: تا الان ناحساب گفتم؟
حرفی نزد
دوباره گفتم: خب تو حرف حساب بزن.
بازهم حرفی نزد.
بهش گفتم: توی مترو، اتوبوس، تاکسی، لب ساحل و خیلی جاهای دیگه فاصلهگذاری بیشتر رعایت میشه یا تو هیاتی که قراره همه ماسک بزنن و با فاصله بشینن؟ دستههای عزاداری هم که تو فضای باز و با فاصله بین افراد میان بیرون.
رنگش سرخ شده بود ولی باز روی حرفش اصرار داشت و گفت: یه سر به فضای مجازی بزن ببین چقدر مخالف زیاده.
گفتم: نوشتهها و استوریهات رو دیدم. خودت مینویسی؟
گفت: نه، از تو کانالها و مطالب دیگران کپی میکنم.
دلم براش سوخت، داشت حقیفت رو پای دنیای مجازی ذبح میکرد، اونهم با خواست و نظر دیگران.
گفتم: این دیگران رو میشناسی:
گفت: نه!
گفتم: هر کاری دوست داری بکن ولی یه بار بشین فکر کن تو این چند ماه کرونایی چه کسانی پای کمک کردن به مردم وایسادن؟ ماسک و مواد ضدعفونی کننده رو کیا تهیه و رایگان توزیع کردن؟ در و دیوار شهرو چه گروهی ضدعفونی کرد؟ اهالی کدوم تفکر داوطلبانه رفتن کمک پرستارها؟ خلاصه تو هر مصیبتی بچه هیاتی پای مردم موند یا اونهایی که با قیافه روشنفکری فقط ایراد گرفتن؟
سرش رو انداخت پایین و گفت: چرا به من گیر دادی، اینهمه آدم سیاسی و غیرسیاسی دارن انتقاد میکنن.
گفتم: چند روز تا محرم مونده؟
گفت: دو سه هفته
گفتم: میدونی ایران تو پیک دوم کروناست و بیشتر از سری اول هموطنها دارن جونشون رو از دست میدن؟
گفت: خب که چی!
گفتم: الان که محرم نیست و هیاتها برپا نشده، پس چرا وضعیت بدتر شده؟
گفت: مگه من مسئول شیوع کرونام.
گفتم: نه، ولی برات عجیب نیست که کرونا با شدت بیشتری برگشته و ربطی هم به محرم و بچه هیاتیها نداره و البته صدای کسی هم درنمیاد؟
رنگش خیلی سرخ شد، حس کردم اذیتش کردم.
یه آب معدنی براش گرفتم و دادم دستش.
آبی خورد و گفت: سلام بر حسین(ع)
بهش گفتم: این سلام بر حسین(ع) یعنی دل خودت هم یه حسینیه است، پس یه جوری رفتار کن که چند روز دیگه که شهر سیاه پوش شد، به خاطر کپی کردنها و فوروارد کردن مطالب دیگرانی که برای حسینیه دلت نقشه شوم کشیدن، شرمنده امام حسین(ع) نشی.
بدون خداحافظی رفت.
صداش کردم و گفتم: اولین جمعه بعد از عید غدیر، با رفقا هیات رو برپا میکنیم، اگر دوست داشتی ساعت هشت بیا جلوی مسجد، قدمت روی چشم.
همونجوری که دور می شد، برگشت یه نگاهی کرد و گفت: بهش فکر میکنم، یاعلی(ع).
وقتی گفت یاعلی(ع)، خیالم راحت شد که میاد، قدمش روی چشم.