قتل برادر معتاد با صحنه سازی خودکشی
- شناسه خبر: 32647
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۱
- منبع: خراسان
- نویسنده: اتاق خبر کلام تازه
به گزارش کلام تازه به نقل از خراسان ،خواست مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند چرا که این اظهارات و اعترافات در دیگر مراحل دادرسی مورد استناد قضایی قرار می گیرد.
در این هنگام متهم جوان، با معرفی کامل خود و در حالی که از وقوع این حادثه هولناک ابراز ندامت می کرد، کارد چوبی را برای بازسازی صحنه قتل در دست گرفت و درباره ماجرای نهم دی گذشته به قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: پدرم چند سال قبل از دنیا رفت و من که مجرد بودم در کنار مادرم به همراه حسن (مقتول) زندگی می کردم چرا که «حسن» هم به دلیل گرفتاری در منجلاب اعتیاد از همسرش جدا شده بود. مادرم طبقه پایین ساختمان 3 طبقه محل سکونت مان را نیز اجاره داده بود تا بخشی از هزینه های زندگی را تامین کند و در طبقه سوم منزل هم برادرم «قاسم» به همراه همسرش زندگی می کرد اما شرایط اسفبار اعتیاد «حسن» به مواد مخدر صنعتی (شیشه) زندگی را به کام ما تلخ کرده بود. برادرم برای تامین مخارج اعتیاد، مدام مادرم را اذیت می کرد و لوازم خانه را می فروخت. او هر روز ماجراهای دردناکی را رقم می زد که موجب آبروریزی می شد و با هر بهانه ای جنجالی به پا می کرد تا بتواند از این طریق هزینه های تهیه شیشه را بپردازد. روزی ادعای ارث می کرد و مدعی بود که بخشی از این منزل (محل سکونت مان) سهم الارث من است و می خواهم آن را بفروشم! روز دیگر لوازم منزل مادرم را می فروخت تا مقداری شیشه بخرد! کار به جایی رسیده بود که هر بار از خانه بیرون می رفتم همواره نگران مادرم بودم که «حسن» هنگام خماری یا درخواست پول برای خرید مواد مخدر به او آسیبی نرساند! و …
متهم پرونده برادرکشی ادامه داد: این وضعیت به حدی رسید که دیگر قابل تحمل نبود. با این حال مادرم مدارا می کرد تا این که عصر روز جمعه نهم دی گذشته وقتی از بیرون به خانه بازگشتم، «حسن» را دیدم که درصدد فروش تلویزیون بود. با توجه به عصبانیتی که از شب قبل برایم به وجود آمده بود دیگر حال خودم را نفهمیدم. خشم و عصبانیت وجودم را فرا گرفت و در یک لحظه کاردی را از روی اُپن آشپزخانه برداشتم و با چهره ای خشمگین به سوی برادرم رفتم و …
حاکی است: متهم به قتل در حالی که دسته کارد چوبی (مخصوص بازسازی صحنه قتل) را در دست می فشرد، در کنار سرباز نیروی انتظامی قرار گرفت تا چگونگی وقوع جنایت را به صورت عملی و عینی شرح دهد.«کاظم – ش» که با یک دست دهان سرباز را گرفته و او را کناردیوار منزل روی زمین انداخته بود، در ادامه ماجرا افزود: درحالی که دهان برادرم را با دست گرفته بودم تا صدایش بیرون نیاید، ضربات کارد را بر قفسه سینه اش وارد کردم و او را به قتل رساندم ولی لحظاتی بعد افکار پنهان کردن این جنایت برای فرار از مجازات به ذهنم خطور کرد و بی درنگ نقشه خودکشی را طرح کردم. در این هنگام بود که پیکر خون آلود «حسن» را درون حمام بردم و متکایی را نیز زیرش قرار دادم. سپس دسته کارد را شستم تا اثر انگشت خودم پاک شود و بعد هم دسته کارد را در کف دست چپ برادرم گذاشتم تا چنین وانمود کنم که او خودکشی کرده است.
بعد از این صحنه سازی با برادرم «قاسم» تماس گرفتم که در طبقه بالا بود و از او خواستم به منزل مادر (طبقه دوم) بیاید. وقتی او به داخل حمام آمد به برادرم گفتم که «حسن» را کشته ام اما حواست باشد که مادر چیزی از این ماجرا متوجه نشود! ولی قاسم هراسان به طبقه بالا رفت و موضوع را لو داد. من هم که ترسیده بودم از خانه فرار کردم و دیگر در جریان اظهارات اعضای خانواده ام نبودم تا این که فهمیدم کارآگاهان پلیس آگاهی در تعقیب من هستند و به ناچار خودم را تسلیم قانون کردم.
بنابر گزارش روزنامه خراسان، به دنبال اعترافات متهم و افشای راز صحنه سازی برای دفن جنایت، قاضی «محمود عارفی راد» دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد و بدین ترتیب متهم در حالی روانه زندان شد که دیگر اعضای خانواده او نیز با صدور قرارهای مناسب قانونی و به طور موقت آزاد شدند تا به اتهام اختفای ادله جرم و کمک به صحنه سازی متهم برای فرار از مجازات در مراحل بعدی دادرسی رسیدگی شود.
سابقه خبر
بنابر گزارش روزنامه خراسان، حدود ساعت 2:30 نهم دی گذشته، مرگ مشکوک جوان 40 ساله ای در حمام منزل مسکونی در کوی سیدی مشهد، قاضی ویژه قتل عمد را به محل کشف جسد کشاند. همه اعضای این خانواده و حتی شوهر خواهر مقتول که به منزل مادرزنش آمده بود، طوری وانمود می کردند که «حسن» (جوان 40 ساله) خودکشی کرده است. آن ها مدعی بودند که «حسن» قبلا نیز سابقه خودکشی داشته اما در میان اظهارات آن ها سخن از اعتیاد شدید «حسن» به مواد مخدر صنعتی مطرح شد.در این هنگام قاضی عارفی راد که فرضیه خودکشی را با توجه به اوضاع و احوال کشف جسد و چگونگی وارد آمدن ضربات کارد منتفی می دانست، ضمن درخواست از پزشکان قانونی برای تعیین علت دقیق مرگ مرد 40 ساله، بی درنگ دستور بازداشت قاسم (یکی از برادران مقتول) و دیگر اهالی منزل را صادر کرد. طولی نکشید که با تناقض گویی های اعضای این خانواده، مشخص شد که «کاظم» (یکی دیگر از برادران مقتول) متواری شده است. مدتی بعد و در حالی که مخفیگاه وی توسط کارآگاهان شناسایی شده بود، او خود را تسلیم قانون کرد و مانند دیگر اعضای خانواده اش ابتدا موضوع خودکشی برادر معتادش را به میان کشید اما با مشاهده اسناد و مدارک انکارناپذیر، مجبور به اعتراف شد و قتل برادرش را پذیرفت.