خودکشی دختر ۱۷ ساله مشهدی / ماجرای زندگی سیاه در پاتوق معتادان
- شناسه خبر: 19746
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۰
- نویسنده: اتاق خبر کلام تازه
کلام تازه | تلخکامیهای زندگی و سرنوشت سیاهم به جایی رسید که دیگر تحمل این وضعیت آشفته و بی سر و سامان را نداشتم، به همین دلیل با عبور بیپروا از میان خودروها قصد خودکشی داشتم که …
دختر ۱۷ساله که با حضور به موقع نیروهای انتظامی از یک مرگ دلخراش نجات یافته بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: از همان دوران کودکی که به خاطر دارم منزل ما پاتوق معتادانی بود که برای مصرف مواد مخدر به آن جا رفت و آمد داشتند.
اگرچه پدر و مادرم نیز معتاد بودند اما مادرم هیچ خط قرمزی برای مصرف مواد مخدر یا معتادان دیگر نداشت. در این میان پدرم برای حفظ آبرویش در مصرف مواد زیاده روی نمی کرد. تلاش های اقوام و نزدیکان مان برای ترک اعتیاد مادرم نیز بی فایده بود.
خودکشی دختر مشهدی
به گزارش کلام تازه به نقل از رکنا، او طوری از معتادانی که به منزل مان میآمدند پذیرایی میکرد که بسیاری از آنها به استعمال مواد مخدر در منزل ما مشتاق تر میشدند. در این شرایط یکی از دوستان پدرم که فقط دو سال کوچک تر از پدرم بود بیشتر از همه مورد توجه مادرم قرار می گرفت چرا که «منصور» وضعیت مالی خوبی داشت و مقداری از هزینههای اعتیاد مادرم را جبران می کرد. بعد از چند سال در حالی که منصور به فرد مورد اعتماد پدر و مادرم تبدیل شده بود، مرا در حالی خواستگاری کرد که ۱۲سال بیشتر نداشتم.
کلام تازه را در تلگرام دنبال کنید
مادرم به طمع ثروت منصور تنها دخترش را قربانی پول کرد و مرا پای سفره عقد نشاند. پدرم نیز که در اختیار مادرم بود هیچ مخالفتی نکرد و این گونه من و منصور با هم ازدواج کردیم. با وجود این من به این زندگی اجباری تن دادم و رفت و آمد منصور به خانه ما بیشتر شد. روابط همسرم با مادرم نیز آن قدر نزدیک شده بود که بسیاری از مرزهای اخلاقی را زیر پا گذاشته بودند و من از این وضعیت بسیار نگران و ناراحت بودم.
تا این که یک روز مادرم مرا به منزل همسایه فرستاد تا قلیان تنباکوی آنها را به امانت بگیرم اما آن روز همسایه در منزل نبود و من خیلی زود به خانه بازگشتم. آن جا بود که از مشاهده رفتار غیراخلاقی منصور و مادرم بسیار عصبانی شدم و تصمیم به طلاق گرفتم. بالاخره بعد از یک سال از منصور جدا شدم و تا ۱۵سالگی در منزل پدرم بودم ولی باز هم از رفتارهای مادرم زجر می کشیدم چرا که او هیچ حریمی را در برخورد وارتباط با معتادان رعایت نمیکرد.
بالاخره در همین روزها جوان ۲۴ساله ای که او نیز برای مصرف مواد مخدر به منزل ما رفت و آمد می کرد، به من پیشنهاد ازدواج داد. او با وعده و وعید ترک مواد مخدر مرا خام کرد و من هم راضی به ازدواج با او شدم و در واقع هدفم رهایی از خانه مادرم بود تا شاهد این وضعیت تاسف بار نباشم. اما باز هم وعدههای همسرم نه تنها عملی نشد بلکه او مصرف مواد مخدر از نوع شیشه را نیز آغاز کرد.
بیشتر بخوانید: سرقت میلیاردی با نفوذ از یک سوراخ در صرافی / شگرد جدید دزدی با لباس پاکبانی در مشهد !
او دیگر حالت طبیعی نداشت و دچار توهم میشد، به همین دلیل نتوانستم این شرایط تلخ را تحمل کنم. گویی سرنوشت من به سیاهی گره خورده و من در ۱۷سالگی با این همه درد و رنج رو به رو شدهام. این گونه بود که از همسرم خواستم مرا طلاق بدهد تا به دنبال بدبختیهای خودم بروم ولی او به هیچ وجه حاضر به جدایی از من نیست تا جایی که امروز بعد از یک مشاجره طولانی از منزل فرار کردم و در خیابان شهید دستغیب قصد خودکشی زیر چرخ های خودروهای عبوری را داشتم که ماموران گشت کلانتری سناباد از راه رسیدند و از خودکشی من جلوگیری کردند اما ایکاش…
شایان ذکر است، با وجود مشاوره های روان شناختی در دایره مددکاری اجتماعی باز هم این زن نوجوان حاضر به بازگشت به زندگی مشترک با همسرش نشد و بدین ترتیب به دستور سرگرد محمدباقر بهرازفر (رئیس کلانتری سناباد) و هماهنگی های قضایی این زن تحویل اورژانس اجتماعی بهزیستی شد تا اقدامات قانونی در این باره صورت گیرد./رکنا